اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی، نه از سر قدرت بلکه حاصل بنبست، زوال مشروعیت و تلاش مذبوحانه برای بقاست؛ و ملت ایران با تکیه بر ایمان، ولایت، تجربه فرماندهان و اقتدار منطقهای، این تهدید را به فرصتی برای آشکار ساختن امپراطوری حق تبدیل خواهند کرد.لذا اکنون زمان تسلیم نیست؛ بلکه درنگ ایستادگی، بازتعریف معادلات قدرت، و آمادگی برای پاسخ قاطع در میدان نبرد است ؛ پاسخی که آغازش با غدیر بود و پایانش خیبری
در دل شب گذشته، حادثهای رخ داد که نمیتوان آن را تنها در چارچوب یک رویداد نظامی یا حملهای تکبعدی تفسیر کرد؛ اینگونه نیست که بگوییم «با یک عملیات کار تمام است» چه ما دست به حمله بزنیم و چه آنان آغازگر نبرد باشند، این میدان، پایانش با یک ضربه نیست و نه پیروزش در یک روز روشن میشود. این صحنه را نباید از زاویهای تنگ و سِلفی وار نگریست؛ باید چونان پرندهای در بلندای آسمان، با دیدی ژرف و جامع، حقیقت آن را دریافت.
مسئله، تنها یک عملیات نیست؛ نوع مواجهه است که اهمیت دارد. ما با چه رویکردی روبهروی این وضعیت ایستادهایم؟ ماجرا به کدام سوی کشیده میشود؟
در دکترین نظامی پنتاگون آمده است: «آنگاه که بازدارندگی ما از تهدید، به اقدام نظامی تبدیل شود، بدانید که دوران قدرت ما به سر آمده است.» پنجاه سال پیش، تنها با حرکت یک ناو، مناسبات جهانی تغییر میکرد؛ تنها یک اخم از یکی از مقامات غرب ، میتوانست پادشاهی را در گوشهای از جهان فرو ریزد. اما امروز، پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرتی که روزگاری با اشاراتی جهان را میلرزاند، ناگزیر به اقدام مستقیم شده است—و این خود، نشانهی ضعف است، نه اقتدار.
خواهران و برادران گرامی، این سخن را چونان بخشی از نماز بر زبان میرانم؛ صادقانه و از سر تعهد: اقدام اخیر رژیم صهیونیستی و این باند جنایتپیشه، نه نشانهی قدرت، که نماد بنبست و زوال مشروعیت آنان است. رژیمی که روزگاری در سودای سلطه از شرق تا غرب منطقه بود، اکنون تنها برای حفظ موجودیت خویش میجنگد. آنان دیگر نه عزتی در دل ملتها دارند، نه اتکایی بر مشروعیت بینالمللی. آنچه امروز از ایشان میبینیم، جانکندنی است در واپسین لحظات عمر سیاسی، نه پیشروی و چیرگی.
تحرکات نظامی اخیر را نباید بهخطا ؛ قدرت پنداشت؛ اینها نشانههای انتحارند، نه اقتدار. نتانیاهو، این چهرهی آلوده به جنایت، در واپسین لحظات حیات سیاسیاش، منطقه را به آتش کشیده تا شاید خود را از سقوط برهاند—اما این شعلهها، سرانجام دامان اسرائیل را در بر خواهد گرفت.
ما را بیمی نیست، زیرا باور داریم که قرآن، بهویژه در سورهی احزاب، مژده داده است که در آزمونهای بزرگ، اهل ایمان باید ایستادگی پیشه کنند و امید خود را از دست ندهند. اعتماد ما به ایمان و نیروهای مؤمن این سرزمین، خدشهبردار نیست.
در این روزها، گاه میشنویم که برخی با گلایه میپرسند: چرا فلان سردار اقدامی نکرد؟ اینان، کسانیاند که عمر خویش را بر سر آرمانها نهادهاند. روزی خبرنگاری از یکی از فرماندهان پرسید: «آرزوی شما چیست؟» گفت: «دلم برای حاج قاسم تنگ شده، میخواهم به او بپیوندم.» اینان مردان خدا بودند و هستند.
چگونه میتوان تردید روا داشت در صداقت و رشادت سردارانی که با دههها تجربه، برای عزت این ملت ایستادهاند؟! آنچه برخی بهخطا از روی غیرت میگویند—که «خدا غضب کرد چون وعدهای محقق نشد»—در حقیقت سخن دشمن است که از زبان خودیها بیرون میتراود.
ما به روشنی میدانیم که رژیم صهیونیستی، بدون حمایت آمریکا، توانایی چنین اقداماتی را ندارد. آمریکا، همان شیطان بزرگی است که هر شر و فسادی در جهان از حلقههای زنجیرهی او سرچشمه میگیرد. در هیچجای جهان، فتنهای رخ نمیدهد، مگر آنکه رد پای آمریکا در آن نمایان است.
دشمنان این ملت، در حالی که دم از مذاکره میزدند، شبانه، بر سر کودکان و زنان بیگناه بمب فرود آوردند. این رفتار، سندی است آشکار بر بیشرمی و بیاصولی آنان؛ همانگونه که رهبر عزیز ما فرمودند: «اینها اهل گفتوگو نیستند، زبانشان زبان زور است.»
هدف آنان، نه فقط کشتار، بلکه تخریب روانی ملت است. و در این جنگ شناختی، مهمترین مرجع حقیقت، خود نیروهای مسلح ما هستند، نه رسانههای دروغپرداز دشمن که ادعا میکنند «ما در ایران مقر پهپادی داشتیم.»
امروز، بیش از هر زمان، نیازمند بازخوانی غدیر هستیم. در غدیر، مردم، فارغ از دستهبندیهای سیاسی، گرد ولی خدا جمع آمدند. اکنون نیز چنین باید کرد. امروز، ولایت فقیه، استمرار همان ولایت علوی است. اجتماع امت، باید در تجدید بیعت با ولی فقیه، جلوهای تازه یابد.
به تصریح منابع رسمی، اقدام اخیر دشمن، هیچ نشانهای از اقتدار در خود ندارد. شما آغاز کردید؛ اما پایان، به دست ما رقم خواهد خورد. مراکز موشکی ما، که ثمرهی مجاهدت شهید طهرانیمقدم و سردار حاجیزاده است، دور از دسترس شماست. ما، به یاری خداوند، تلآویو، حیفا و دیمونا را در تیررس خویش داریم.
ما منافع شما را در سراسر منطقه هدف قرار خواهیم داد. نام آمریکا را از خاورمیانه خواهیم زدود. برای پایان دادن به این غدهی سرطانی، تابوتهای آماده داریم. با پشتوانهی ملت، با هدایت رهبری فرزانه، و با ایستادگی سرداران گمنام، پایان محتوم شما نزدیک است.
از این پس، سخن از مذاکره با جنایتکاران، دیگر مجاز نیست. دوران گفتوگو پایان یافته؛ اکنون، میدان سخن، در اختیار شمشیر است. ما دکترین قدرت منطقهای خود را از تهران تا لبنان گسترش دادهایم. آنکس که هنوز در شک و تردید است، امروز، حقیقت را بیپرده خواهد دید.
بهزبان عاشورا میگوییم: «ألا و إن الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین: بین السلة و الذلة، و هیهات منا الذلة.» ما بر سر دو راهی تسلیم و عزت ایستادهایم، و ذلت را هرگز برنمیگزینیم.
ما برگهای برندهی بسیاری در دست داریم. به سرداران خود، به فرزندان این خاک، بیشتر از ژنرالهای زنگزدهی پنتاگون اعتماد داریم. اگر شرایط اقتضا کند، تقاضا داریم تنگهی هرمز بسته شود، تا آنجا که اقتصاد دشمن، همانگونه که در یمن زمینگیر شد، بهزانو درآید.
ما حتی خواستار بازنگری در سیاستهای هستهای هستیم—به صلاحدید رهبری. زمانی، بمب هستهای را ابزار کشتار جمعی میدانستیم؛ اما امروز، اسرائیل را حتی انسان نمیدانیم. ما ملت، آمادهایم. شما جوان ایرانی را نشناختید؛ همین نسل، پایان کارتان را خواهد نوشت.
شما آغاز را با «غدیر» کلید زدید؛ اما پایان، با «خیبر» خواهد بود. خیبر، روز فروپاشی یهود ؛ روز فریاد علی و روز مرگ مرحب است . ما فرزندان خیبر و ادامهدهندگان راه علی (ع) هستیم.
- خطبه دوم نمازجمعه 23 خرداد 1404