ایمان به وعدههای الهی و پایداری در برابر دشمن، همچون جنگ بدر، رمز پیروزی نهایی و زمینهساز ظهور و تحقق نصرت الهی است.
امروز یکی از مصادیق تقوا، باور به وعدههای خداوند و ناامید نشدن از فتح و نصرت و امداد الهی است.
یکی از حوادث مهم تاریخ، جریان جنگ بدر است که قرآن کریم از زوایای مختلف به آن پرداخته است. هم خود جنگ بدر مهم بود و هم یارانش. بدر بهقدری شاخص شد که تعدادشان سیصد و سیزده نفر بود؛ همان تعداد که در روایات برای یاران حضرت حجت (أرواحُنا فِداه، مهدی آل محمد، عَجَّلَ اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّریف) ذکر شده است؛ آنجا سیصد و سیزده، اینجا سیصد و سیزده.
در روایات متعدد آمده است: هر کس در دوران غیبت، بر امامت حضرت حجت (عج) معتقد باشد، ثابتقدم بماند، فعال باشد و برای ظهور حضرت کار کند، اجر شهدای بدر را خواهد داشت.
معلوم است بدر و شهدای بدر صحنهی تاریخ اسلام را دگرگون کردند. داستان از این قرار است:
در سال دوم هجرت، جمعی از مؤمنانِ پیامبر (ص) که از مکّه رانده شده بودند ـ مهاجرین ـ به مدینه هجرت کردند. مشرکان اموال این مسلمانان را مصادره نمودند: خانهها، داراییها، دامها و هرچه داشتند.
خبر رسید کاروانی تجاری از مشرکان در مسیر است. لشکر پیامبر مأمور شد که این کاروان را مصادره کند و اموال مصادرهشده را به تقاص بازستاند. صرفاً همین. امّا خداوند صحنه را تغییر داد. آنان برای بازپسگیری اموال حرکت کردند، ولی صحنه به تقابل جبههی حق و باطل بدل شد.
قرآن کریم میفرماید:﴿وَإِذْ یَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّآئِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَن یُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِینَ﴾.
یعنی: خداوند به شما وعده داده بود که یکی از دو گروه از آنِ شماست. شما دوست داشتید گروهی که جنگافزار ندارد نصیبتان شود، ولی خدا میخواست حق را به کلمات خود محقق سازد و ریشهی کافران را قطع کند.
مؤمنان دوست داشتند درگیری نشود؛ زیرا تعدادشان سیصد و اندی بود و دشمن سه برابر آنان. دشمن سازمانیافته بود و اینان چیزی نداشتند. امّا خداوند خواست تا حق ظاهر گردد.
در سوره بقره، آیه ۲۱۶ آمده است:﴿كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَیْـًٔا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَیْـًٔا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾.
جهاد بر شما واجب شد؛ با اینکه ناخوش دارید. چهبسا چیزی را خوش نداشته باشید و خیر شما در آن باشد، و چهبسا چیزی را دوست بدارید و شرّ شما در آن باشد؛ خدا میداند و شما نمیدانید.
پس خداوند بدر را مأموریتی برای بدریون قرار داد. استعداد و توان آنها را دید و فرمود: ﴿لَا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾. بدر آغاز فتحالفتوح شد و فتوحات جهان اسلام از آنجا ادامه یافت. فتحالفتوح نهایی بدر، ظهور مهدی آل محمد (عج) است.
این حقیقت در امروز ما هم جاری است. در نگاه نخست، جبههی مقابل، جبههای خونخوار، وحشی و درنده است. برخی میگویند: «ما با آنها چه کار داریم؟» متأسفانه برخی مسئولان، حضور در عکسها و صحنهها را چنان تنظیم میکنند که مستکبران ناراحت نشوند.
اما قاعده این است: جنگ قواعد خود را دارد، صلح نیز قواعد خود را. زمان جنگ، زمان صلح، زمان دفاع و زمان آتشبس، همه قواعد ویژه دارند.
خداوند امت ایران اسلامی را امتی با ظرفیت دید. به همین دلیل، علم تقابل با تمدن غرب را به دست آنان سپرد. تمدن غرب هیبریدی پیچیده است: «ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعضٍ». غرب تنها موشک نیست؛ غرب یک سیستم، یک سبک زندگی، یک اندیشهی ایدئولوژیک است.
غرب میگوید: سعادت انسان در گرو ابزار است. انسان خوشبخت کسی است که ابزار بهتر داشته باشد. در نگاه تمدن غرب، کسی که سوار بر خودرویی لوکس است از دیگری خوشبختتر است. تقسیم جهان به جهان اول و دوم و سوم بر اساس ابزار است.
وقتی ابزار معیار ارزشگذاری انسان شد، پول هدف زندگی میشود. برای بهدست آوردن پول، باید زمان بیشتری صرف کار کرد. پس ساعات دیگر باید حذف شوند. نظام سرمایهداری فستفود را برای همین ساخت: «غذای سریع» تا زن خانهدار که عنصر سودآفرین است، وقت خود را صرف آشپزی نکند و اقتصاد بیشتر تولید کند.
این همان غرب است: یک سبک، یک زیست، یک زندگی که همهی ما به نوعی درگیر آنیم.
تقابل با غرب نیز قواعد خود را دارد. دشمن ابتدا نرمافزار ذهنها را هدف میگیرد، سپس فرماندهان را. به یاد بیاورید: قبل از شهادت حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد، سالها تبلیغ میکردند: «ایران پولها را در سوریه خرج میکند.» این ضربهی نرمافزاری بود. آنگاه فرمانده را زدند.
اما این قاعده برای ما هم جاری است. ما نیز میتوانیم نرمافزار دشمن را هدف قرار دهیم.
امروز میبینیم که حتی در فرانسه، آلمان، استرالیا و آمریکا، جوانان فریاد «مرگ بر اسرائیل» سر میدهند. همین غربی که زمانی روژه گارودی را بهخاطر تردید در روایت هولوکاست محاکمه و زندانی کرد، امروز شاهد تظاهرات صدها هزار جوان علیه اسرائیل است.
این امتداد همان بدر است؛ همان وعدهی خداوند است که فرمود: ﴿وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَیْـًٔا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ﴾.
ایران، کشوری است کهنتر از تاریخ. اسرائیل هفتادساله است، آمریکا با قانون اساسی سیصدسالهاش هنوز جوان است؛ اما ایران اصیلتر از اصیل است، قدیمیتر از قدیم است.
دشمنان میخواهند این کشور را، بهخاطر موقعیت ژئوپولیتیکی و پل عظیمی که از شمال به جنوب و از شرق به غرب دارد، از بین ببرند.
اما تاریخ گواه ماست. در شهریور ۱۳۲۰، از شمال شوروی حمله کرد و از جنوب انگلیس. با وجود ضعف ظاهری، ملت ایران مقاومت کرد. همان ملت امروز نیز با وعدهی خداوند میایستد.
جمعبندی | خداوند فرموده است: «به وعدههای من ایمان بیاورید. من اراده کردهام شما را در عالیترین قلههای هستی به پیروزی برسانم و خواهم رساند.»
پس باید ایمان به وعدههای خدا داشت و صبر و استقامت ورزید.
- نویسندگان:
خانم محمدی ، خانم جهانیان ، خانم اسدی